مردمان در آن دوران در گمراهي و ناداني مفرط به سر ميبردند؛ اما چرا مردم در آن دوران در گمراهي به سر ميبردند و آيا اكنون هم اين امكان وجود دارد كه جوامع در چنان شرايطي زندگي كنند؟ بهراستي اين خوي درندگي كه هر روز به چشم خود ميبينيم و اينكه عدهاي با خونسردي كامل، انسانهايي را به خاك و خون ميكشند، نشان از شيوع گونهاي جاهليت در ميان انسانها نيست؟ چه چيزي باعث شده مردمان با اينهمه پيشرفتهاي علمي و صنعتي اينگونه جاهلانه با يكديگر برخورد كنند؟
امام علي(ع) در نهجالبلاغه نشانههايي از فرهنگ جاهلي را ياد ميكند كه توجه به آن ما را در شناخت شرايط موجود كمك ميكند. نخستين نشانهاي كه مطرح ميكند دوري مردمان از تعاليم الهي انبياء است. گويا انسانها در همه اعصار نيازمند رجوع به آموزههاي پيامبران الهياند و دوري از تعاليم انبياء در هر زماني باعث غفلت و گمراهي آدميان ميشود. گرچه ظاهرا امروزه ديگر كسي به پرستش بتهايي از سنگ و چوب روي نميآورد، اما چه بسيار افراد كه بنده قدرت و ثروت يا همان زر و زور و تزوير ميشوند و اين بندگي، آدميان را از قانون فطرت دور ميكند. اين نشانه به شكل اختلاف در اجتماع بروز ميكند. مردمان، چون مردم دوران جاهليت به اختلاف و نزاع ميپردازند، و پيوندهاي انساني رنگ ميبازد و به قول امام، مردم در يك كلام، ياريرسان شيطان ميگردند و در آشوب فتنه و فساد و تباهيها گرفتار ميآيند.
پس هرجا نشانه اختلاف و منازعه در ميان است، بايد ردي از دوران جاهلي را در آن پيگيري كرد. امام(ع) در كلام خويش نشانههاي بسياري را در ميان ميگذارند كه تأسي به آن همدلي و يكرنگي را بين مردمان گسترش ميدهد. شايد برترين نشانه، يكساني مردمان در خلقت و انسانيت باشد. انسانها شايسته احترامند چون در خلقت همانند آفريده شدهاند(نامه53) و داراي مناسبات، منافع، عواطف و احساسات مشتركاند (خطبه192). تعاليم الهي با برانگيختن روح وحدت در جوامع، اجتماع را به سمت و سوي يكرنگي به پيش ميرانند و تفكر جاهلي (مدرن) با برانگيختن اختلافات درون تودهها تصور اختلاف را در بين جوامع زنده ميكنند. امام(ع) در بياني زيبا اينگونه هشدار ميدهد: (اي مالك!) دلت را از رحمت و محبت و نرمش با مردم لبريز كن... زيرا آنان از دو دسته بيرون نيستند: يا در دين با تو برادرند و يا در آفرينش با تو برابر (نامه53).
نظر شما